
رسانه بی بی سی در گزارشی تحقیقی از یکی از خبرنگاران خود به نام سوزان میچل به بررسی نقش یک قاچاق بر انسان با نام مستعار عقرب پرداخته و در آن اعلام شده که نامبرده هزاران نفر را در سالهای اخیر بطور غیرقانونی به بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی وارد کرده است .
گزارشگر بی بی سی یافته های خود را با همراهی یک امدادگر داوطلب به نام راب لاروی ، که خود زمانی بعنوان نیروی نظامی کشورهای متحد علیه رژیم بعث عراق در جنگ خلیج فارس مشارکت داشته تهیه کرده است.
مشروح ترجمه این گزارش به شرح ذیل است :
در یک مرکز خرید در عراق نشستهام و رو در روی یکی از بدنامترین قاچاقچیان انسان اروپا قرار گرفتهام.نام او برزان مجید است و او تحت تعقیب نیروهای پلیس چندین کشور از جمله بریتانیا قرار دارد.
در طول گفتگوی ما - چه اینجا و چه روز بعد در دفتر کارش - او میگوید نمیداند چه تعداد مهاجر را از کانال انگلیسی عبور داده است.
«شاید هزار نفر، شاید هم ۱۰ هزار نفر. نمیدانم، نشمردم.»
این ملاقات حاصل کاری است که چند ماه قبل غیرممکن به نظر میرسید. من به همراه راب لاروی، سرباز سابق که با پناهندگان کار میکند، برای پیدا کردن و گفت وگو با مردی که به نام «عقرب» شناخته میشود، اقدام کردیم. مدتها او و گروهش بخش زیادی از تجارت قاچاق انسان - با قایق و کامیون - را در سراسر کانال انگلیسی کنترل میکردند ، کانالی که از سال ۲۰۱۸ بیش از ۷۰ مهاجر در تلاش برای عبور از آن ، از طریق قایق جان خود را از دست دادهاند از جمله ماه گذشته، پنج نفر از جمله یک دختر هفت ساله در سواحل فرانسه کشته شدند.
از سال ۲۰۲۴ حدود ۶۰ مهاجر روزانه با یک قایق کوچک از کانال انگلیسی عبور میکنند و دهها هزار مهاجر هم هر ساله سعی میکنند از کانال انگلیسی عبور کنند
این سفری خطرناک است، اما برای قاچاقچیان میتواند بسیار سودآور باشد. آنها میتوانند برای هر نفر برای عبور با قایق ۶۰۰۰ پوند دریافت کنند که این رقم با توجه به تلاش نزدیک به ۳۰ هزار نفر برای عبور در سال ۲۰۲۳، ظرفیت سودآوری کلانی برای آنان به همراه دارد.
علاقه ما برای یافتن عقرب در ملاقاتی که با دختری کوچک در یکی از اردوگاههای مهاجران نزدیک کاله در شمال فرانسه داشتیم ، آغاز شد. این دختر در تلاش برای عبور از کانال انگلیسی با یک قایق بادی تقریباً جان خود را از دست داده بود، قایق ارزان قیمت دست دومی که اخیرا از بلژیک خریداری شده بود و أصلا مناسب دریانوردی نبود و حتی ۱۹ نفری که سوار آن بودند جلیقه نجات هم نداشتند.
چه کسی مردم را به این شکل به دریا میفرستد؟
وقتی پلیس انگلیس از سال 2016 مهاجران غیرقانونی را دستگیر و تلفنهای همراه آنها را بازرسی میکند ، یک شماره تلفن تقریبا در تمامی آنها تکرار می شود ، شماره ای که اغلب با نام «عقرب» و بعضا با تصویری از یک عقرب ذخیره شده بود.
مارتین کلارک، افسر ارشد تحقیق در آژانس ملی جرائم بریتانیا (NCA) به ما گفت که افسران در تحقیقات بعدی خود متوجه شدند که نام یا تصویر «عقرب» در تلفن های مهاجران غیر قانونی ، به یک مرد کرد عراقی به نام برزان مجید اشاره دارد.
خود مجید را در سال ۲۰۰۶ زمانی که ۲۰ ساله بود، با کامیون به انگلستان قاچاق کرده بودند. با وجود اینکه یک سال بعد اجازه اقامت او رد شد، اما او چند سال دیگر در بریتانیا ماند که بخش زیادی از آن را به دلیل ارتکاب جرائم مربوط به اسلحه و مواد مخدر در زندان گذراند.
او سرانجام در سال ۲۰۱۵ به عراق تبعید شد. پس از آن، مقامات انتظامی و اطلاعاتی بریتانیا بر ین باور هستند که مجید یک تجارت قاچاق انسان را از برادر بزرگترش که در بلژیک در حال گذراندن دوران محکومیت زندان بود، «به ارث برد».
عقرب، بدنامترین قاچاقچی انسان اروپا شناخته می شود
مجید بعنوان عقرب در اروپا شناخته می شد و بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱، اعتقاد بر این است که گروه «عقرب» بخش زیادی از تجارت قاچاق انسان را بین اروپا و بریتانیا کنترل میکردند.
عملیات دو ساله پلیس بینالملل منجر به محکومیت ۲۶ عضو این گروه در دادگاههای بریتانیا، فرانسه و بلژیک شد.
اما خود «عقرب» از دستگیری فرار کرد و فراری شد.
او در غیاب خود در دادگاهی در بلژیک محاکمه و به ۱۲۱ مورد قاچاق انسان محکوم شد. در اکتبر ۲۰۲۲، او به ۱۰ سال زندان محکوم و به مبلغ ۹۶۸ هزار یورو (۸۳۴ هزار پوند) جریمه شد. از آن زمان، محل اختفای «عقرب» نامشخص بود. این معمایی بود که میخواستیم حل کنیم.
یکی از آشنایان راب ما را با یک مرد ایرانی آشنا کرد که میگفت در تلاش برای عبور از کانال با «عقرب» معامله کرده است. «عقرب» به ایرانی گفته بود که او در ترکیه مستقر است و از آنجا تجارت خود را از راه دور هماهنگ میکند.
در بلژیک، برادر بزرگتر مجید را که اکنون از زندان آزاد شده بود، ردیابی کردیم. او نیز گفت که احتمالاً «عقرب» در ترکیه است.
برای اکثر مهاجرانی که به بریتانیا میروند، ترکیه یک ایستگاه مهم است. به دلیل قوانین مهاجرتی آن، دریافت ویزا برای ورود به این کشور از آفریقا، آسیا و خاورمیانه نسبتاً آسان است.
یک خبرچینی ما را به یک کافه در استانبول کشاند که محل رفت و آمد قاچاقچیان انسان بود. به تازگی برزان مجید در آنجا دیده شده بود.
استعلامهای اولیه ما به خوبی پیش نرفت. از مدیر کافه پرسیدیم که آیا میتواند در مورد تجارت قاچاق انسان به اروپا به ما اطلاعاتی ارایه کند که در این هنگام ناگهان همهمه ها در کافه ساکت شد.
مدت کوتاهی بعد، مردی از کنار میز ما رد شد و ژاکتش را باز کرد تا به ما نشان دهد که اسلحه حمل میکند. این یادآوری این مطلب مهم بود که ما با افراد خطرناکی سر و کار داشتیم.
توقفگاه بعدی ما نتایج امیدوارکنندهتری به همراه داشت. به ما گفتند که مجید به تازگی ۲۰۰ هزار یورو (۱۷۲ هزار پوند) را به یک صرافی چند خیابان آن طرفتر سپرده است. شماره خود را در آنجا گذاشتیم و در نیمههای شب بعد، تلفن راب زنگ خورد.
شماره تماس «شماره مخفی» را نشان میداد - در انتهای خط کسی بود که ادعا میکرد برزان مجید است.
آنقدر دیر بود و آنقدر غیرمنتظره بود که فرصتی برای ضبط ابتدای تماس نشد. راب صدای روی خط را به یاد آورد: "او می گوید، 'شنیدم دنبال من می گردی.' راب از او می پرسد 'تو کی هستی؟ عقرب؟’ او میگوید، «ها، میخواهی مرا به آن اسم صدا کنی؟ اشکالی ندارد.'"
هیچ راهی برای تشخیص اینکه آیا این برزان مجید واقعی بوده است وجود نداشت، اما جزئیاتی که او داد با آنچه ما میدانستیم مطابقت داشت. او گفت تا سال ۲۰۱۵ که از بریتانیا اخراج شد، در ناتینگهام زندگی میکرد. اما او هرگونه دخالت در تجارت قاچاق را تکذیب کرد.
او حتی به اتهام ایراد شده به خودئش اعتراض کرد و گفت : "این درست نیست! این فقط ادعای رسانه است."
تماس تلفنی دایم قطع و وصل می شد و ما با وجود تلاش زیادی نتوانستیم سرنخی از محل اختفای او بدست بیاوریم .
عقرب دوباره تماس گرفت
نمیدانستیم کی، یا اصلاً دوباره تماس میگیرد یا نه. در همین حال، یکی از آشنایان محلی راب به ما گفت که عقرب اکنون درگیر قاچاق مهاجران از ترکیه به یونان و ایتالیا است.
آنچه شنیدیم ناراحتکننده بود. تا ۱۰۰ مرد، زن و کودک را در قایقهای تفریحی که مجوز حمل حدود ۱۲ نفر را داشتند، جمع میکردند.
این قایقهای تفریحی اغلب توسط قاچاقچیانی که هیچ تجربه دریانوردی نداشتند، هدایت میشدند و برای اجتناب از گشتهای ساحلی، مسیر خطرناکی را بین گروههای جزایر کوچک طی میکردند.
پول زیادی در این میان به دست می آمد. گفته می شد مسافران برای هر صندلی در یکی از این قایق ها حدود ۱۰ هزار یورو پرداخت می کردند. طی ۱۰ سال گذشته، تصور میشود بیش از ۷۲۰ هزار نفر تلاش کردهاند از شرق مدیترانه به اروپا بروند - از این تعداد، نزدیک به ۲۵۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند که اکثر آنها غرق شدهاند.
جولیا شفرمایر، از سازمان خیریه SOS مدیترانه، میگوید که قاچاقچیان جان مردم را به خطر میاندازند: «فکر نمیکنم برایشان فرقی کند که این افراد زنده بمانند یا بمیرند.»
حدوداً در همین زمان، فرصتی پیش آمد تا این سؤال را مستقیماً از عقرب بپرسیم. او ناگهان دوباره با ما تماس گرفت.
او دوباره قاچاقچی بودن را انکار کرد. با این حال، به نظر میرسد تعریف او از این کلمه کسی بود که به طور فیزیکی این کار را انجام میداد، نه کسی که همه کارها را از پشت صحنه هدایت میکرد.
او به ما گفت: «شما باید آنجا باشید»، و اضافه کرد: «حتی حالا هم من آنجا نیستم.»
او فقط «مرد پول» بود، این را گفت. همچنین به نظر میرسد مجید برای مهاجران غرقشده همدردی کمی نشان میداد.
او گفت: «خدا [آن را مینویسد] وقتی قرار است بمیری، اما گاهی اوقات این تقصیر خودت است.» «خدا هرگز نمیگوید 'داخل قایق برو'»
توقفگاه بعدی ما منطقه تفریحی مارماریس بود، جایی که پلیس ترکیه گفت بر این باور است که عقرب در آنجا یک ویلا دارد. پرسیدیم و از کسی تماس گرفتیم که گفت با او دوست بوده است.
او میدانست که مجید در قاچاق انسان دخیل است و گفت که اگرچه این باعث استرس او میشود، اما نگرانی او در مورد پول بود، نه سرنوشت مهاجران.
او گفت: «او اهمیتی به آنها نمیداد - واقعا ناراحت کننده است، نه؟» "این چیزی است که فکر می کنم به عقب نگاه می کنم و کمی احساس شرمندگی می کنم چون... چیزهایی شنیدم و می دانستم که خوب نیستند."
او افزود که اخیراً او را در ویلایش در مارماریس ندیده است، اگرچه کسی به او گفته بود که او می تواند در عراق باشد.
این موضوع توسط فرد دیگری تأیید شد که گفت او واقعاً عقرب را در یک صرافی در سلیمانیه، شهری در منطقه کردستان عراق دیده است.
ما به راه افتادیم. تصمیم گرفتیم اگر نتوانیم او را در آنجا پیدا کنیم، باید تسلیم شویم اما راب دوباره توانست با او تماس بگیرد. او در ابتدا بسیار مشکوک بود و نگران بود که به نوعی قصد داریم او را بدزدیم و به اروپا برگردانیم.
سیل پیامهای متنی دنبال شد، ابتدا از طریق تماس راب و سپس با خود راب. عقرب گفت که ممکن است با ما ملاقات کند، اما تنها در صورتی که به او اجازه انتخاب محل داده شود. ما این را رد کردیم چرا نگران بودیم که او بخواهد ما را فریب بدهد و سپس یک پیام متنی رسید که به سادگی پرسید: «کجا هستید؟»
گفتیم که در راه رفتن به یک مرکز خرید در حوالی محل اقامتمان هستیم . عقرب به ما گفت که در یک کافی شاپ در طبقه همکف مرکز خرید با ما ملاقات می کند و در نهایت، او را دیدیم.
برزان مجید شبیه یک گلف باز ثروتمند به نظر می رسید. او با لباس شیک، شلوار جین نو، پیراهنی به رنگ آبی روشن و جلیقه مشکی به تن داشت. وقتی دستانش را روی میز گذاشت، دیدم ناخن هایش مانیکور شده است.در همین حال، سه مرد پشت میز کناری نشستند. حدس زدیم که آنها تیم امنیتی او هستند.
او یک بار دیگر هرگونه نقش کلیدی در راس یک سازمان جنایتکار را انکار کرد. او گفت اعضای دیگر گروه سعی کردهاند او را درگیر کنند و افزود: «چند نفر وقتی دستگیر میشوند میگویند 'ما برای او کار میکنیم'. آنها میخواهند حکم سبکتری بگیرند.»
همچنین به نظر میرسید از اینکه به قاچاقچیان دیگر گذرنامه بریتانیا داده شده و به کار خود ادامه دادهاند، عصبانی است.
او میگوید: «در سه روز، یک نفر ۱۷۰ یا ۱۸۰ نفر را از ترکیه به ایتالیا فرستاد، در حالی که هنوز گذرنامه بریتانیا را در دست دارد! اما من میخواهم برای تجارت به کشور دیگری بروم ولی نمیتوانم.»
وقتی در مورد مسئولیت او در قبال مرگ مهاجران به او فشار آوردیم، او حرفی را که در تلفن زده بود تکرار کرد - اینکه او فقط پول را میگرفته و جا رزرو میکردهاست.
از نظر او، قاچاقچی کسی بود که مردم را سوار قایق و کامیون میکرد و آنها را جابهجا میکرد: «من هرگز کسی را سوار قایق نکردم و هرگز کسی را نکشتهام.»
مکالمه تمام شد، اما عقرب از راب دعوت کرد تا صرافیای را که در سلیمانیه کار میکرد، ببیند.
این یک دفتر کوچک بود - روی پنجره نوشتهای به زبان عربی و چند شماره تلفن همراه وجود داشت. مردم برای پرداخت هزینه عبور به آنجا میآمدند. راب گفت که در حالی که او آنجا بود، مردی را دید که یک جعبه پر از پول نقد حمل میکرد.
در این مورد، عقرب در مورد اینکه چگونه در سال ۲۰۱۶ وارد این تجارت شده است صحبت کرد، زمانی که هزاران نفر به سمت اروپا در حرکت بودند.
او گفت: «هیچ کس آنها را مجبور نکرد. آنها خودشان میخواستند. آنها حتی قاچاقچیان التماس می کردند و می گفتند 'لطفا، لطفا این کار را برای ما انجام دهید». گاهی قاچاقچیان حتی می گفتند ما فقط به خاطر خدا، به آنها کمک خواهیم کرد و بعد همینها شکایت می کنند، می گویند، 'اوه، این، آن...' نه، این درست نیست.»
وی در عین حال پذیرفت که بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ یکی از دو نفر اصلی هدایت عملیات در بلژیک و فرانسه بوده است و اعتراف کرد که در آن زمان میلیونها دلار جابهجا کرده است.
«من اینجور کارها را انجام میدادم. پول، مکان، مسافر، قاچاقچی... من بین همه آنها بودم.»
او ادعای دست داشتن در قاچاق انسان را رد کرد، اما به نظر میرسید اعمالش با این موضوع تناقض دارد.
عقرب متوجه این موضوع نشد، اما در حالی که او با تلفن همراه خود کار میکرد، راب انعکاس صفحه تلفنش را در یک قاب عکس براق روی دیوار پشت سر او دید.
آنچه راب میتوانست ببیند، فهرستی از شماره گذرنامه ها بود. بعداً فهمیدیم که قاچاقچیان این لیستها را برای مقامات عراقی ارسال میکنند. سپس رشوه داده میشد تا ویزاهای جعلی برایشان صادر شود تا مهاجران بتوانند به ترکیه سفر کنند.
و این آخرین باری بود که عقرب را دیدیم. ما در هر مرحله، یافتههای خود را با مقامات بریتانیا و اروپا به اشتراک گذاشتیم. آن لوک ، دادستان دادگستری در بلژیک که در محکوم کردن عقرب نقش داشت، همچنان امیدوار است که روزی او از عراق مسترد شود.
او میگوید: «برای ما مهم است که این سیگنال را ارسال کرده باشیم که نمیتوانید هر کاری که میخواهید انجام دهید. ما در نهایت او را دستگیر خواهیم کرد.»
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد