امروز : یکشنبه - ۱۵ - اردیبهشت - ۱۴۰۴

عدم نگاه ابزاری به ایرانیان مهاجر، افزایش مراودات نخبگان ، ارایه خدمات کنسولی آنلاین و حمایت های مشاورهای و حقوقی از جمله نیازهای ایرانیان مهاجر است

سیدضیاء هاشمی، رایزن فرهنگی ایران در سوئد در خصوص موانع بازگشت ایرانیان مقیم خارج به کشور گفت: خیلی از افراد را دیده ام که مایلند به کشور بازگردند، ولی نگران سوابق خود هستند که برایشان مانع ایجاد کند. از طرفی دیگر مطمئن هم نیستند و به احتمال زیاد اساسا این سوابق مشکل حادی ندارند، ولی خود این ابهام، مانع برگشت است. بنابراین این ابهامات باید برطرف شود یا مکانیسم هایی برای رفع این ابهامات با کسب اطلاعات دقیق درباره آنها ایجاد شود.

وی که در دولت قبلی، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی بوده ، افزود:  دلایل مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور حداقل به دو دسته کلی قابل تقسیم است: بخش اول دلایلی است که مربوط به انگیزه مهاجرت از یک جامعه می شود و نام آن را دافعه های مبدأ می گذارند، یعنی عواملی که انگیزه مهاجرت به خارج از کشور را پدید می آورد. دسته دوم ناظر به جاذبه های مقصد است؛ یعنی اینکه چرا و چگونه یک فرد مهاجر کشوری را برای مهاجرت انتخاب می کند. در مهاجرت از روستا به شهر، زندگی در روستا دافعه هایی دارد؛ مثل کمبود امکانات و در شهر جاذبه هایی مثل افزایش امکانات یا مشاغل پر درآمد وجود دارد که موجب مهاجرت افراد از روستا به شهر می شود. وقتی درخصوص مهاجرت مردم ایران از کشور صحبت می کنیم،  می توانیم این دو دسته عوامل را در نظر بگیریم. اتفاقاً در سال های اخیر به نظر می  آید که جاذبه مقصد افزایش پیدا نکرده ولی برخی از شاخص ها و دافعه های مبدأ زیادتر شده است.

هاشمی که علیرغم 60 روز از انتصابش، هنوز به محل ماموریت خود اعزام نشده ، اضافه کرد: به همین خاطر هم وقتی دوره های زمانی مهاجرت را بررسی می کنیم که در چه دوره هایی مهاجرت از ایران زیاد شده، می بینیم امواج بزرگ مهاجرت غالبا مربوط به دورانی است که دافعه ها افزایش پیدا کرده است بدون اینکه در مقصد اتفاق خاصی افتاده باشد. اگر نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان در 50 سال گذشته داشته باشیم‌، در برخی دوره ها و شرایط با پیک مهاجرت مواجه می شویم و منحنی مهاجرت رشد ناگهانی دارد که اتفاقات بزرگ و غالبا ناخوشایندی در داخل کشور رخ داده است، بنابراین در مقایسه بین دافعه های مبدأ و جاذبه های مقصد عنصر مهم تر در تعیین مهاجرت ایرانیان به خارج کشور، دافعه های مبدأ است نه جاذبه های مقصد. یعنی رخدادها و شرایطی که در کشور پدید آمده عامل اصلی مهاجرت است. بنابراین در تحلیل مهاجرت ایرانیان، بیشتر مهاجرت «از» نظر ما را جلب می کند، تا مهاجرت «به».

ما مهاجرت ایرانیان را به اروپا و کشورهای همسایه داریم و قبلاً مهاجرت به آمریکا هم زیاد داشتیم، مهم این است که در دوره ها و شرایط خاص مهاجرت از کشور افزایش پیدا می کند. بنابراین در تحلیل مهاجرت مردم ایران از کشور، بیشتر باید شرایط داخل را تبیین کرد و با تحلیل و تغییر شرایط داخل حتماً تا حد زیادی می توان جلوی مهاجرت را گرفت و شاهد شرایط بهتری در وضعیت مهاجرت بود.

هاشمی اضافه کرد: اگر بخواهم یک تحلیل کلی بدهم، به هر حال مهاجرت از یک نقطه به نقطه دیگر به امید رسیدن به زندگی بهتر است. یعنی افراد براساس برآورد و ارزیابی که از وضعیت زندگی شان دارند، براساس شاخص ها و استانداردها و ارزش هایی که دارند، چنانچه رضایتمندی کافی از وضعیت موجود نداشته باشند، تلاش می کنند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند و رضایتمندی خود را از طریق تغییر در مکان و موقعیت محل زندگی خود بالا ببرند و طبیعتاً یکی از راههای تحقق این هدف مهاجرت است. البته وقتی افراد مهاجرت می کنند، اگر به شرایط جامعه مقصد اشراف داشه باشند،  این مهاجرت یک مهاجرت عقلانی و هوشمندانه خواهد بود. ولی اگر شناخت کافی از وضعیت جامعه مقصد نداشته باشند و دچار غفلت از مشکلات احتمالی جدید در جامعه مقصد باشند، در واقع این مهاجرت یک مهاجرت احساسی خواهد بود تا یک مهاجرت عقلانی و بعضاً منجر به حس ندامت و پشیمانی می شود که ممکن است برگشت از آن هم به راحتی میسر نباشد. یعنی مهاجر به امید رسیدن به زندگی بهتر هزینه هایی متقبل شده و دست به مهاجرت زده، ولی وقتی وارد جامعه جدید شده می بیند که آن تصوری که داشته، اتفاق نیفتاده است، و چه بسا از برخی مشکلات رها شده، ولی دچار مشکلات دیگری شده است که تصورش را هم نمی کرده است. در نتیجه به همان میزان رضایت قبلی هم دست نمی یابد. این گونه مهاجرت، مهاجرت ناموفق و مخربی می شود که متأسفانه بروز آن را در خیلی از مصادیق مهاجرت در بین ایرانیان شاهدیم.

وی در خصوص موانع بازگشت ایرانیان به کشور هم گفت: به نظرم در این باره دو دسته موانع داریم، یک بخش از موانع ذهنی و تصوری و بخش دیگر موانع عینی و واقعی است. موانع ذهنی این است که بسیاری از ایرانیان علاقمند به بازگشت، گمان می کنند که اگر برگردند در داخل کشور دچار مشکلاتی می شوند. شاید برخی گمان کنند که اگر به ایران برگردند، دچار مشکل اقتصادی، امنیتی و… می شوند یا اینکه مقابل فامیل و همسایه دچار مشکل شده و تحقیر می شوند، برخی از این مسائل کاملا جنبه ذهنی و تصوری دارد، در حالی که ممکن است این مشکلات اساسا وجود نداشته نباشد. در این زمینه اگر اطلاع رسانی دقیق باشد و راه های رفع ابهامات و کسب اطلاعات کافی باز و تسهیل شود، بازگشت مهاجران ایرانی افزایش پیدا خواهد کرد.

او ادامه داد: ولی بخشی از موانع هم عینی است. مثل اینکه افراد نگران این باشند که اگر برگردند وضعیت اشتغال آنها چه می شود یا مثلاً با توجه به شرایط اقتصادی آیا می توانند یک زندگی نرمال را از نظر اقتصادی در حدی نزدیک به استانداردهایی که در مقصد داشتند، برای خود تأمین کنند؟ ممکن است که برخی بگویند کسی که به اروپا رفته یا به برخی از کشورهای همسایه مهاجرت کرده که از نظر اقتصادی شرایط بهتری دارند، اگر بخواهد برگردد نمی تواند استانداردها را تأمین کند. ولی توجه ندارند که لزوماً اینگونه نیست، و چون در کشورهای اروپایی خیلی هزینه زندگی بالاست، ممکن است که مهاجران ایرانی اگر به ایران برگردند، اتفاقاً بتوانند برنامه های خود را به شکلی تنظیم کنند که سطح زندگی شان خیلی هم پایین تر نباشد، بلکه شرایط بهتری هم داشته باشد. بالاخص اگر در دوران مهاجرت یا قبل از آن توانسته باشند اندوخته ها و منابعی را هم تأمین کرده باشند تا بخشی از هزینه های اولیه خود مثل مسکن را تأمین کنند. آن زمان شاید با توجه به تفاوت بارز سطح قیمت ها در جامعه ایران و خارج از کشور، چه بسا اگر این مهاجرین به داخل کشور برگردند، بتوانند استانداردهای بهتری هم برای معیشت خود تأمین کنند. بنابراین در بخش عینی هم ما برخی موانع معیشتی داریم، مثل اشتغال یا امید به کسب موقعیت شغلی مناسب که می تواند مانع برگشت باشد.

ممکن است بخش دیگری از موانع حقوقی و قانونی هم باشد از قبیل اینکه آیا شرایط ادامه تحصیل یا سربازی فرزندان، بازگشت به کار با بهره مندی از یکسری مزایای اجتماعی برایشان امکان پذیر می شود یا مساله ساز؟ البته خیلی از اینها قابل رفع خواهد بود. به نظر می رسد هم در مورد موانع ذهنی و تصوری و هم بخش عینی و واقعی، امکان رفع بسیاری از این موانع وجود دارد و اگر این موانع یا حداقل بخشی از آنها برطرف شود، گمان می کنم که شاهد افزایش بازگشت ایرانیان مهاجر به کشور خواهیم بود.

 هاشمی آسان تر شدن تردد ایرانیان و خانواده آنها به میهن، را ضروری دانست و گفت: چند دسته اقدامات باید انجام شود تا این ترددها آسان تر گردد: اولاً ابهامات مربوط به موانع ورود باید برطرف شود؛ افرادی که سوابق فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاشیه دار داشته اند ممکن است تصور کنند، موانعی پیش روی بازگشت آنان وجود دارد، در حالی که اغلب این فعالیت ها منع و مشکلی برای ورود آنها ایجاد نمی کند. من به عنوان کسی که  چند سال در خارج از کشور حضور داشته ام، خیلی از افراد را دیده ام که دوست دارند به کشور بازگردند، ولی نگران سوابق خود هستند که برایشان مانع ایجاد کند. از طرفی دیگر مطمئن هم نیستند و به احتمالا زیاد اساسا این سوابق مشکل حادی ندارند، ولی خود این ابهام، مانع برگشت است. بنابراین این ابهامات باید برطرف شود یا مکانیسم هایی برای رفع این ابهامات با کسب اطلاعات دقیق درباره آنها ایجاد شود.

به گفته هاشمی علاوه بر این باید سازوکارهایی را طراحی کرد که اگر کسی مشکلی هم دارد، فرصت داشته باشد که آن مشکلات را رفع کند. اینکه برخی افراد وارد فرودگاه شوند و جلوی آنها گرفته شود، بدون اینکه فرصت پیدا کنند که بررسی و اگر مشکلی هست برطرف کنند، شیوه مخربی است و نباید اجرا شود. ممکن است افرادی بدهکاری مالی یا بانکی یا اتهامات دیگر داشته باشند، اینکه در فرودگاه جلوی آنها را بگیرند و اصلاً فرصت حل مشکلشان را پیدا نکنند، خسارت بار است. اگر فرصت بررسی و حل مشکلات قانونی ایجاد و ضوابط به گونه ای تعریف شود که افراد به داخل کشور بیایند و اگر ایرادی در کارشان هست را بتوانند پیگیری و رفع کنند، می توان به تقویت فرایند بازگشت ایرانیان امیدوار شد.

وی ادامه داد: سوم اینکه اطلاع رسانی کافی درباره مزایا و ضوابط بازگشت به ایران در چارچوب های موجود صورت بگیرد. مثلا تشریح شود که اگر مهاجرین به کشور برگردند چه تسهیلات اقتصادی در اختیارشان قرار می گیرد، موقعیت های شغلی و سرمایه گذاری و مشارکت در فعالیت های علمی و دانشگاهی و آموزشی و پژوهشی  آنها به چه صورت خواهد بود. به عنوان مثال در حال حاضر دولت در صدد سرمایه گذاری در اقتصاد دریاست و خیلی از ایرانیان خارج از کشور در بنادر و صنایع دریایی فعالیت دارند و چه بسا در داخل کشور خیلی از ظرفیت ها وجود داشته باشد که اطلاع رسانی کافی راجع به آن نیست و اگر اطلاع رسانی باشد، شاید ایرانیانی که در حوزه دریا کار کرده اند، بتوانند مزایای زیادی برای کشور داشته باشند و بتوانند با بازگشت، توانمندی خود را در خدمت اقتصاد کشور در حوزه صنایع دریایی قرار دهند. این اطلاع رسانی در این حوزه ها خیلی کمک کننده خواهد بود و در  تسهیل رفت و آمدها هم اثر گذار خواهد بود‌. برای این کار باید کمیته ها یا نهادهایی تعریف و تعیین شود و اعلام شود که متولی ارزیابی این فرایندها هستند و اگر در مواردی لازم است، حمایت خود را از کسانی که دچار مشکل می شوند، اعلام کنند که آن افراد بتوانند از طرف نهادهای حمایتی، حمایت های کافی و مکفی را داشته باشند.

نامبرده اضافه کرد: در مورد مسئولیت های نهادهای مختلف، تعیین دقیق مسئولیت ها و شفاف سازی آنها بسیار مهم است. اگر نهاد یا کمیته ای متولی این امر شد یکی از کارهایی که باید انجام دهد، این است که ضوابط و مقررات را بازبینی کنند و ببیند آنجایی که تعارض وجود دارد، این تعارضات حل شود یا اگر فرایندها و مراحلی وجود دارد، این مراحل معلوم شود. کسی که وارد مبادی مرزی می شود تا می خواهد موقعیت شغلی پیدا کند یا ساختمان های مسکونی خریداری کند یا اموالی دارد که می خواهد بفروشد یا غیره، ضوابط و مراحل آن مشخص و شفاف باشد. خصوصاً با ظرفیت های فناوری جدید که ارتباطات آنلاین دارند، اطلاعات به شکل آنلاین در دسترس باشد، ضوابط و مقررات در دسترس باشد تا افراد بتوانند از آنها استفاده کنند و مسایل خود را حل کنند.

هاشمی گفت : علاوه بر این دفاتر مشاوره حقوقی یا مشاوره مهاجرت باید بتوانند مشاوره های مناسب را برای فرایند برگشت به کشور داشته باشند. همانطور که الان تعدادی دفاتر وجود دارد که به ایرانیان برای مهاجرت به خارج مشاوره و اطلاعاتی را در اختیارشان قرار می دهند، دفاتر مشاوره ای فعال شوند که به کسانی که می خواهند برگردند، کمک کنند تا اطلاعات کافی را داشته باشند و بتوانند اگر ابهام یا مشکلی دارند، آن مشکلات را برطرف کنند. بنابراین به طور خلاصه تسهیل روندها و مشخص سازی ضوابط و مراحل کار و تعیین دقیق مسئولیت ها، به اضافه برجسته سازی نمونه های موفق مهاجرانی که برگشته اند و رضایتمندی بیشتری پیدا کرده و اثرگذاری خوبی در جامعه داشته اند، از جمله اقداماتی است که می تواند این مراوده و آمد و رفت ها را تسهیل کند.

سیدضیاء هاشم هم چنین ابراز عقیده کرد مراکز علمی ایران، ظرفیت های بسیار خوبی دارند که می تواند جاذبه ارزشمندی برای ایرانیان خارج از کشور باشد.‌

وی ادامه داد: عموم ایرانیان عرق ملی دارند و قریب به اتفاق آنان علاقه مند به وطنشان هستند و تمایل به مسافرت به ایران دارند. در این مورد وجود قوانین شفاف و روشن و فرایندهای مشخص که در آن مسئولیت های دستگاه های مختلف کاملاً مشخص باشد و روندهای ارایه خدمات روشن و آسان باشد، ضروری است.

هاشمی یکی دیگر از مشکلات بازگشت ایرانیان مقیم خارج به کشور  را موضوعات حقوقی دانست و گفت : مهم ترین کار این است که اطلاع رسانی کافی صورت بگیرد و ضوابط و اطلاعات در سایه ابهام باقی نماند. یعنی فرد وقتی وارد کشور می شود، اگر مشکلی دارد بتواند برای حل آن اقدام کند، و اگر مشکلی ندارد، تردیدی نداشته باشد. من از این ناحیه مشکلاتی را دیده ام ولی رفع آن خیلی دشوار نیست. بنابراین اطلاع رسانی و رفع ابهامات بسیار مهم است و همچنین تعریف نهادهایی که حمایت های حقوقی و مشاوره ای لازم را انجام دهند. لازم است نهادهای مسئول فرایندها را به طور مرتب رصد و اشکالات موجود را رفع کنند تا روندها تسهیل شود و متولی مشخصی برای حمایت حقوقی از کسانی که این مراحل را می خواهند طی کنند، مشخص شود؛ چه این نهادها و سازمان ها دولتی باشند و چه غیر دولتی؛ مانند مراکز مشاوره ای که بتوانند مشاوره های مفید و لازم را در داخل و خارج به هموطنان مهاجر ارائه دهند.

هاشمی در خصوص نقش کنسولگریهای ایران در خارج از کشور را نیز در این زمینه مهم دانست و گفت : خدمات کنسولی ما در همه دنیا وجود دارند، اتفاقا بعضی از مراکز این خدمات را بسیار خوب ارایه می دهند اگرچه برخی هم نتوانسته اند رضایت کافی هموطنان را جلب کنند. با بهره گیری از فناوری های جدید، هر چه فرایندهای اداری و خدمات کنسولی اتوماسیونی تر شده و نقش عنصر انسانی کمتر شود تسهیلات بهتری در اختیار هموطنان قرار خواهد گرفت. اگر این خدمات به شکل آنلاین و از طریق ماشینی انجام شود هم هزینه ها را کم می کند و هم سطح اطمینان را بالاتر می برد.

 وی اضافه کرد:  هماهنگی بین دستگاه های مختلف خیلی مهم است. گاهی یک فرد به یک سفارتخانه مراجعه می کند و خدمات کنسولی خوبی می گیرد و مشکلی هم پیدا نمی کند، ولی بعدا نگران این است که در جای دیگر شاید مشکل داشته باشد. بنابر این هماهنگی بین دستگاه های مختلف و اطلاع رسانی مناسب و تعیین روندها ضروری است. البته جلوگیری از سوء استفاده ها هم اهمیت زیادی دارد، چون جایی که ابهام وجود داشته باشد، سوء استفاده هم بیشتر خواهد بود. به همین دلیل نظارت کارآمد باید وجود داشته باشد تا جلوی هرگونه سوء استفاده احتمالی در این حوزه ها گرفته شود و اگر کسی در معرض مشکل قرار بگیرد، بتواند حقوق خود را استیفا و به مراجع نظارتی شکایت و اعتراض کند. اینها راه هایی است که برای خدمات گرفتن بهتر از کنسولگری ها کمک می کند؛ در عین حال تقویت سرعت عمل و رفع ابهامات نیز موجب جلب رضایت بیشتر از خدمات کنسولی می شود. در نهایت همه این موارد می تواند منجر به افزایش تردد و بازگشت آسان تر مهاجران گردد.

نامبرده درباره لزوم برخی تغییرات حقوقی به منظور سرمایه گذاری ایرانیان خارج از کشور در داخل و تبادل علمی خارج با داخل نیز گفت :  مراکز علمی ما چه مراکز فناوری و شرکت های دانش بنیان و چه مراکز دانشگاهی، ظرفیت های بسیار خوبی دارند. بعضی اوقات دانشگاهیان غیرایرانی و یا ایرانیان مقیم خارج وقتی مطلع می شوند که این همه ظرفیت و تحرک علمی در داخل کشور وجود دارد، ابراز شگفتی می کنند، این ظرفیت می تواند جاذبه ارزشمندی برای آنان باشد.‌ البته عموم ایرانیان تعلق خاطر و عرق ملی دارند و قاطعانه می گویم اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان با هر شرایطی که مهاجرت کرده اند، علاقه مند به ایران هستند و دوست دارند با وطنشان پیوند داشته باشند. در همین مورد هم قوانین و ضوابط شفافی که در آن مسئولیت های دستگاه های مختلف کاملاً مشخص و روندهای ارایه خدمات روشن و آسان باشد، لازم و ضروری است تا سرمایه گذاری اقتصادی یا علمی در داخل کشور تقویت شود و مبادلات بین ایرانیان خارج و داخل افزایش پیدا کند.

 وی در خصوص مشوق ها در این زمینه هم گفت : علاوه بر این لازم است مشوق های مادی و معنوی برای تردد و مراوده ایرانیان نخبه تعریف شود، دانشمندان ایرانی که در کشورهای مختلف ساکن هستند، وقتی می خواهند در فعالیت های علمی داخل مشارکت کنند، باید تشویق شوند. مثلاً تابستان ها که اغلب دانشگاههای دنیا تعطیل است و استادان تمایل دارند به کشور خود مسافرت کنند، این امکان می تواند وجود داشته باشد که در داخل دانشگاه های ایران فعالیت کنند، در کنفرانس هایی شرکت کنند، مقالاتشان در مجلات داخلی به چاپ برسد، از مزایای رفاهی برخوردار باشند و اصناف مختلفی که این مراوده را دارند مشوق هایی برای ارتباطاتشان ایجاد شود. این مشوق ها می تواند تعلقات ملی بین آنها را تقویت کند و کانون ها و نهادهای فعالیت اجتماعی و فرهنگی ایرانیان در کشورهای دیگر هم می توانند این هم افزایی و همدلی را افزایش دهند.

در خصوص اینکه چه اقداماتی باید برای برقراری روابط میان ایرانیان خارج از کشور (در کشورهای مختلف) صورت بگیرد نیز هاشمی گفت :

ایرانیان خارج از کشور طبیعتاً در هر کشوری که هستند تحت تأثیر ضوابط و شرایط آن کشور هستند، و لزوماً ارتباط تشکیلاتی میان خودشان ندارند. اما توسعه فعالیت های رسانه ای مختص ایرانیان خارج از کشور مانند رادیو تلویزیون، خبرگزاری و سایت های خبری و معرفی جاذبه های ایرانیان در فضای مجاذی همه می توانند به این مسأله کمک کنند تا تعامل و تبادل نظر بین ایرانیان بیشتر شود. آنان مشترکات زیادی دارند، همه دغدغه ایران را دارند و دوست دارند که مراوده با ایران داشته باشند اگرچه هرکدام مسایل خاص کشور محل سکونت خود را هم دارند. ولی چون ایرانی و فارسی زبانند و فامیل و بستگانشان در ایران هستند، دارای علائق و دغدغه های مشترک هستند. بنابراین اگر رسانه های مشترک به ویژه فارسی زبان، توسعه پیدا کند، به افزایش روابط بین ایرانیان خارج از کشور بسیار کمک خواهد کرد و نیز به منافع ملی.

وی افزود: همچنین وقتی مشاهیر و مفاخر ایرانی در سطح دنیا معرفی شوند مثل سعدی و فردوسی و …، ایرانیان در هر جایی نسبت به آنها حس مشترک دارند و می توانند یک حلقه اتصال با هم داشته باشند. آنان دارای عرق ملی، اتباع ایران و عضو جامعه بزرگ ایران هستند که در همه جای دنیا حضور دارند. اینکه با طرفداری یا مخالفت و موافقت با یک گروه و حزب و … دسته بندی هایی صورت بگیرد، درست نیست. اینگونه دسته بندی ها نباید مبنای تعامل با ایرانیان باشد.

 نامبرده با ابراز اینکه ایرانیان از اینکه در معرض نگاه ابزاری سیاسی باشند، دلزده هستند ، افزود: در سالهای گذشته و اخیر به ویژه در التهابات بعضا جریان های سیاسی مختلف دنبال آن بوده اند که با فعالیت میان ایرانیان مهاجر عضوگیری کرده و به بهانه های مختلف طرفداران خود را افزایش دهند. این رویه به ضرر منافع ملی ایران و آرامش ایرانیان است و خیلی از ایرانیان هم از اینکه نگاه ابزاری به آنها باشد دلزده هستند، ولی اگر این مفاهمه شکل بگیرد که نگاه های سیاسی و گروهی کنترل و ایرانیان با عنوان هویت ایرانی و مشترکات ملی مورد توجه قرار بگیرند، خیلی به الفت، وحدت و تعامل بیشتر بین ایرانیان کمک می کند. در بین ایرانیان خارج از کشور برخی گروه ها درگیر نوعی سیاست زدگی افراطی هستند و به جامعه ایرانیان هم نگاه ابزاری دارند و این را در مقاطع مختلف نشان داده اند. این در حالی است که اکثر ایرانیان مقیم خارج کشور دغدغه های دیگری دارند، آنها دنبال زندگی خودشان هستند و علایق ملی خود را دارند. به نظر می رسد هرچه تعاملات اجتماعی و فرهنگی میان ایرانیان خارج از کشور بیشتر شود، به نفع ایرانیان است. البته سیاست امر مهمی است و همه افراد دغدغه های سیاسی دارند ولی تمرکز بر گروه گرایی و نگاه ابزاری به جماعت ایرانیان که جریان های سیاسی خارج از کشور تعقیب می کند، از عواملی است که باعث شده پیوند و الفت بین ایرانیان ضعیف شود.

نامبرده درباره فعالیت مدارس ایرانی خارج از کشور و مسئولیت آنان در زمینه ارایه آموزش های ملی به فرزندان ایرانیان خارج از کشور نیز گفت: در دوران پساکرونا آموزش های آنلاین گسترش پیدا کرد و مدارس آنلاین ظرفیت های خوبی پیدا کردند که بیش از گذشته می توان روی آنها سرمایه گذاری کرد. همچنین مدارسی که در روزهای تعطیل برنامه های آموزشی دارند، تمرکزشان بیشتر روی آموزش زبان فارسی، ایران شناسی و آموزه های تربیتی و دینی است و همین امر می تواند به حفظ هویت و فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ایرانیان کمک کند. اما مدارسی که در طول هفته فعالیت می کنند، موظفند متناسب با ضوابط و قوانین کشورهای میزبان فعالیت کنند. به همین دلیل عموم دانش آموزان خانواده های ایرانی در مدارس جوامع میزبان درس می خوانند و شاید امکان و آمادگی این را نداشته باشند که همزمان در یک مدرسه ایرانی هم شرکت کنند؛ ولی مدارس ایرانی که به شکل آنلاین فعالیت می کنند یک نقش مکمل دارند و درس هایی مثل زبان فارسی یا ایران شناسی را که در آموزش جاری دانش آموزان کمتر ارایه می شود، به شکل آنلاین آموزش می دهند و بعضا آخر سال امتحاناتی را برگزار می کنند که دانش آموزان بتوانند به صورت همزمان در نظام آموزشی ایران هم تحصیلات خود را ادامه دهند. اینها اقدامات خوب و مفیدی خوبی هستند، به خصوص با توجه به ظرفیت های آموزش آنلاین که در سالهای اخیر هم بسیار رشد کرده است. بنابراین مدارس آنلاین ایرانی و همچنین مدارسی که رویکرد ایرانی دارند، در کشورهایی که ایرانیان زیادی حضور دارند در چارچوب ضوابط همان کشورها می توانند توسعه پیدا کنند. یعنی مدارسی با ضوابط جامعه میزبان که ویژگی شان این است که بر آموزش زبان فارسی، ایران شناسی یا اسلام شناسی تمرکز بیشتری دارند و به حفظ هویت اصیل مهاجران کمک می کنند.

نامبرده درباره نقش  نهادها و رایزنی های فرهنگی در خارج از کشور در قبال ایرانیان مقیم این کشورها نیز گفت: مهم ترین وظیفه نهادهای فرهنگی ایرانی در خارج از کشور، حفظ و تقویت هویت ایرانیان از طریق کمک به شکل گیری و تقویت شبکه اجتماعی و ارتباطی میان ایرانیان است. به هر حال نهادهای فرهنگی همه کشورها سعی می کنند نسبت به اتباع خود حمایت هایی داشته باشند. نه تنها نهادهای فرهنگی بلکه نهادهای کنسولی، سیاسی، اقتصادی، از اتباع خود حمایت می کنند. در حوزه فرهنگی و اجتماعی هم مهم ترین مساله، حفظ و تقویت هویت و فرهنگ ایرانی برای ایرانیان است. مهم ترین راه تحقق این امر، تقویت شبکه اجتماعی ایرانیان است که بخشی از طریق شناسایی نخبگان ایرانی و تقویت ارتباط بین این نخبگان و همچنین تقویت نخبگان با داخل کشور میسر می شود. آموزش زبان فارسی و ایران شناسی هم مورد توجه و تاکید است که هم در مدارس و هم از طریق آموزش های غیر رسمی و یا به صورت آنلاین انجام می شود. ترویج فرهنگ و هنر ایرانی اعم از موسیقی، فیلم، خوشنویسی، هنرهای سنتی و … نیز از جمله ظرفیت های بسیار خوبی است که با توجه به غنای هنر ایرانی در کشورهای مختلف مورد توجه است. معرفی کتاب های فاخر ایرانی و فیلم های سینمایی نیز در کشورهایی که ایرانیان بسیاری حضور دارند، ظرفیت بزرگی ایجاد می کند.

وی اضافه کرد: نهایتاً توسعه گردشگری بسیار مهم و مورد تاکید است و تلاش زیادی در این زمینه صورت می گیرد. حضور گردشگران در ایران بدون شک می تواند و باید بسیار گسترده تر شود، چون صنعت گردشگری نه تنها یک امر اقتصادی، بلکه یک امر فرهنگی و اجتماعی است و هر چه حضور گردشگران خارجی در کشور افزایش پیدا کند، شناخت فرهنگ و برجسته سازی مفاخر ایران پر رنگ تر می شود. موفقیت در این مسیر مستلزم همکاری نهادهای داخلی و تسهیل مسافرت به ایران از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. از جمله لازم است در داخل کشور نگرش مثبت تری به گردشگران خارجی در میان مردم ایجاد شود و این کاری است که از طریق رسانه ها و همچنین قانونگذاری و سیاستگذاری شایسته می تواند حاصل شود. وقتی گردشگران خارجی به ایران وارد می شوند، مستقیم یا غیر مستقیم، عامل ایجاد رابطه و مبادله فرهنگی هستند. از آنجا که ایران کشوری است با فرهنگ و تمدن غنی و کهن، هر چه بیشتر در فرایند مبادله فرهنگی قرار گیرد، توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیشتری خواهد داشت. در این حوزه هم نهادهای دولتی و هم فرهنگ عمومی در داخل و خارج می توانند موثر باشند و هر تلاشی در این زمینه می تواند به منافع ملی، توسعه اشتغال و رشد فرهنگی جامعه کمک کند و سبب ارتقا و بهبود ذهنیت و تصور جهانیان نسبت به ارزش ها و مفاخر ایران شود.


نوشتن دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد

تصویر امنیتی تصویر امنیتی جدید