
دکتر سیمین کاظمی ، پزشک و دکترای جامعه شناسی
در حالی که پزشکی نوین در ایران با ورود پزشکان خارجی به دربار شاهان قاجار شکل گرفت و در مقطعی که قبل از انقلاب تا دهه اول بعد از انقلاب را در بر میگیرد، کمبود پزشک با ورود پزشکان از دو کشور هندوستان و پاکستان جبران میشد، اما اکنون با وجود رفع نیاز به پزشک خارجی، گرایش و اقدام به مهاجرت در میان تحصیلکردههای رشته پزشکی در ایران افزایش یافته و ایران در ردیف کشورهای مهاجرفرست قرار دارد. در واقع در سالهای اخیر مهاجرت متخصصان سلامت از جمله پزشکان سیر افزایشی داشته است.
با آنکه مهاجرت پزشکان و سایر متخصصان سلامت یک پدیده بینالمللی است و کشورهای مختلفی با آن مواجهاند اما علل آن در همه کشورها و در همه زمانها نمیتواند یکسان باشد. به نظر میرسد تغییرات اجتماعی و اقتصادی میتواند دستکم شدت گرایش به مهاجرت را تحت تاثیر قرار دهد؛ چنان که اخیرا با تغییراتی که در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور رخ داده، شمار پزشکانی که از کشور خارج میشوند نیز بیشتر شده است.
این موج جدید مهاجرت به ویژه در میان فارغالتحصیلان جدید پزشکی مشهود است. از آنجا که این میل شدید به مهاجرت در میان نسل جوان پزشک نگرانکننده و به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی حوزه سلامت است، شناسایی و تبیین پدیده مهاجرت با اتکاء به دیدگاهها و تجربیات پزشکان جوان ضروری به نظر میرسد.
جامعه آماری مطالعه؛ دانشجویان پزشکی دوره کارورزی
این مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. جامعه آماری مطالعه شامل دانشجویان پزشکی دوره کارورزی (اینترنی) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال ۱۴۰۰ بود. نمونهگیری، به روش در دسترس انجام شد و مشارکتکنندگان براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند.
همچنین تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری تعیین شد و تعداد مشارکتکنندگان در پژوهش ۱۵ نفر بود. شیوه اشباع نظری به این معنی است که ورود نمونهها به تحقیق تا وقتی ادامه مییابد که محقق به این نتیجه برسد که دیگر داده جدیدی از مصاحبهها، حاصل نمیشود. معیار انتخاب مشارکتکنندگان، تحصیل در دوره کارورزی پزشکی دانشگاه علوم شهید بهشتی و تمایل به مشارکت در مطالعه بود.
یافتهها؛ عوامل گرایش دانشجویان پزشکی به مهاجرت
در این مطالعه ۱۵ نفر، شامل ۱۰ زن و ۵ مرد دانشجوی پزشکی دوره اینترنی شرکت داشتند. متوسط سن آنها ۲۵ سال بود. دو نفر متأهل و سیزده نفر مجرد بودند. بعد از تحلیل دادهها، عوامل گرایش دانشجویان پزشکی به مهاجرت طبقهبندی شد. یافتههای نهایی شامل ۸ طبقه اصلی بود که در ادامه به آن پرداخته میشود.
۱- شرایط شغلی نامطلوب
دانشجویان سال آخر پزشکی، با اطلاع از وضعیت شغلی و معیشتی پزشکان، مهاجرت را به عنوان یک راه حل انتخاب میکنند. وضعیت پزشکانی که در قالب طرح نیروی انسانی کار میکنند، از نظر آنها وضعیت ناخوشایند و غیرمنصفانهای از نظر محل اقامت و کار و پرداخت حقوق است.
علاوه بر این، درآمد پزشکان عمومی ناچیز است و آنها تمایل ندارند با چنین درآمدی کار کنند. در مقاطع بالاتر نیز یافتن کار مناسب و دلخواه غیر ممکن است و آنها مجبورند برای یافتن شغل به خارج از محل سکونتشان بروند؛ «هم درآمد پزشک عمومی نسبت به کاری که میکنه اونطور که باید نیست، هم اینکه رزیدنتی چهار ساله و این چهار سال واقعا درآمدی نداره»
۲- شرایط نامطلوب ادامه تحصیل
شرایط سخت و دشوار دوره دستیاری شامل کار زیاد و درآمد اندک عاملی است که دانشجویان سال آخر پزشکی را از ادامه تحصیل دلسرد میکند. «شرایط آموزشی این قدر ضعیفه که من دیدم تو بیمارستانها رزیدنتها واقعاً هیچی یاد نمیگرفتن... موقع کرونا که دیگه هیچی. فقط ازشون انتظار داشتن... رزیدنتها زندگی ندارند. همه زندگیشون فقط تو بیمارستانه یعنی زندگی کنار کار ندارند، همه زندگیشون کاره. من دوست نداشتم این جوری باشم و اینکه بخوام به عنوان پزشک عمومی باشم شرایط کاری اینجا رو دوست ندارم»
۳- تنزل جایگاه و منزلت اجتماعی پزشکان
دانشجویان معتقدند پزشکی در ایران جایگاه سابق خود را از دست داده و پزشکی دیگر منزلت اجتماعی مورد انتظار آنها را ندارد.
آنها دیدگاه جامعه در مورد پزشکان، انتقاد رسانهها از پزشکان، تصمیمات دولت و مجلس را نشانههایی از بیاحترامی به پزشکان میدانند و معتقدند در فضای اجتماعی قدرشناسی نسبت به پزشکان وجود ندارد و در مقابل در کشورهای دیگر چنین رفتاری با پزشکان نمیشود. از طرف دیگر به خشونت فیزیکی علیه پزشکان اشاره میکنند که یا تجربه شخصی خودشان است یا شاهد آن بودهاند و یا از دوستانشان شنیدهاند.
۴- مساله تعادل کار و زندگی
از نظر مصاحبهشوندگان، سنگین بودن بار کاری و نیز تحصیل پزشکی در ایران بهگونهای است که دانشجویان پزشکی و پزشکان را از سبک زندگی دلخواهشان دور میکند و آنها نمیتوانند تعادل بین کار و زندگیشان را برقرار کنند.
پزشکان چه در طول تحصیل و چه در هنگام کار مجبورند عمده ساعات خود را به کار یا درس خواندن اختصاص بدهند و فرصتی برای زندگی کردن ندارند. برخی از آنها مجبور شدهاند فعالیتهای مورد علاقهشان را کنار بگذارند و زندگیشان را یکسره وقف تحصیل کنند.
۵- فقدان انگیزه
یکی از مقولههای دیگر که دانشجویان به آن اشاره داشتند، این بود که در ایران تلاش و کوشش بیهوده است و امید به موفقیت وجود ندارد. علاوه بر این آنها امیدی به اصلاح و تغییر وضعیت کنونی ندارند و آینده را مبهم و ناامیدکننده میدانند.
چنین وضعیتی آنها را سوق میدهد که خود را در موقعیت جدیدی قرار دهند که دستکم با تلاش و کوشش به اهدافشان برسند. «اینجا امید به موفقیت وجود نداره. افراد براساس تواناییشون اون بازخوردی که باید رو نمیگیرن و فکر میکنند اونجا (خارج از کشور) اگر تواناییشون رو نشون بدهند، احتمالاً چیزهای بهتری میتونن به دست بیارن و موفقیت بیشتری به دست میارن. موفقیت تحصیلی و شغلی و مالی و شرایط زندگی و همه اینها»
تاثیرپذیری از دیگران-6
یکی از عوامل مهاجرت، تاثیرپذیری از دیگران است که به اشکال مختلف صورت میگیرد. از طرفی دانشجویان پزشکی با تعاملات مستقیم و روزمره در بیمارستان وضعیت رزیدنتی را به عنوان مسیری که قرار است بپیمایند، زیر نظر دارند.
اینترنها از نزدیک وضعیت رزیدنتها را میبینند و به نارضایتی رزیدنتها و علل آن آگاهی دارند. آنها شاهدند که سال بالاییها و حتی استادان برای مهاجرت برنامهریزی میکنند. گاهی دستیارانی که قصد مهاجرت دارند، دانشجویان بعد از خود را تشویق به مهاجرت میکنند.
۷- شرایط اقتصادی-سیاسی کشور
وضعیت اقتصادی کشور شامل گرانی، فقر، تورم، شکاف طبقاتی، فقدان رفاه اجتماعی، افت ارزش ریال عامل نگرانکنندهای است که دانشجویان پزشکی را به فکر مهاجرت انداخته است.
وضعیت سیاسی کشور از جمله عواملی است که دانشجویان به طور گذرا در مصاحبهها به آن اشاره داشتند و موضوعاتی مثل رعایت نشدن حقوق شهروندی، قوانین و ... را از جمله عللی میدانستند که عزم آنها را در ترک کشور جزمتر کرده است.
۸- مقایسه با کشورهای دیگر
دانشجویان با مقایسه وضعیت ایران با کشورهای مقصد به این نتیجه رسیدهاند که مشکلاتی که در حال حاضر در ایران آنها را ناامید کرده است، در کشورهای دیگر کمتر است و آنجا علاوه بر شرایط عمومی (سیاسی و اقتصادی)، از نظر تحصیل و اشتغال پزشکی نیز ایدهآل و رشکانگیز است.
دانشجویان با وجود وقوف به سختیهای مهاجرت همچون، غربت و تنهایی، دشواری ادغام شدن در جامعه میزبان، استیگمای (انگ) مهاجرت، نداشتن حقوق برابر با شهروندان جامعه میزبان، مهاجرت را گزینهای قابلقبول برای رهایی از وضعیت داخل کشور میدانستند.
نتیجه پژوهش
مهاجرت پزشکان، یک پدیده چندعاملی است که نه تنها متاثر از ساختار سیاسی - اقتصادی است، بلکه از عوامل دیگری مثل نظام آموزش پزشکی و مشکلات نظام سلامت نیز تاثیر میپذیرد. دانشجوی پزشکی خود را تحت سیطره، نظام آموزش پزشکی مییابد که با تمرکز بیش از حد بر انتقال دانش پزشکی و رفع نیاز به نیروی کار ارزان در بیمارستانهای دانشگاهی، به سایر جنبههای آموزش و زندگی بیتوجه است.
این نظام آموزشی با تربیت تکبعدی دانشجویان و محصور کردن آنها در بیمارستان، موجب از خودبیگانگی و ممانعت از رشد و تعالی فارغالتحصیلان پزشکی میشود. پزشک از خود بیگانه که در تمام مدت تحصیل در بیمارستان محصور است، پیوندش با جامعه گسسته میشود و نه تنها احساس تعلق نمیکند که با دور از دسترس دیدن رویاهایش، تنها نجات خویش را از وضعیتی که در آن گرفتار شده در اولویت قرار میدهد و این راه نجات مهاجرت است.
از طرفی نظام سلامت به علت بیتوجهی به شرایط پزشکان و نادیده گرفتن ضرورت تامین امکانات بهداشتی و درمانی و رفاهی بهویژه در مناطق کمتر برخوردار، در جذب نیروی انسانی تحصیلکرده و تربیت شده ناکام مانده است. این گونه است که با وجود افزایش فارغالتحصیلان، بسیاری از مناطق محروم و دور از مرکز از وجود پزشک بیبهرهاند و عدالت در سلامت کماکان یک آرزوی تحقق نیافته باقی مانده است.
براساس یافتههای این مطالعه، اگر چه تغییر عوامل ساختاری دشوار به نظر میرسد اما ِدستکم میتوان پیشنهاد کرد که بازنگری در نظام آموزش پزشکی و بهبود شرایط زندگی و اشتغال پزشکان بهعنوان تدابیری برای کند کردن جریان مهاجرت پزشکان در نظر گرفته شوند.
رفع شکاف دستمزدی بین پزشکان عمومی و متخصص نیز از جمله مواردی است که میتواند آن دسته از پزشکان عمومی را که به دلیل مشکلات معیشتی مهاجرت میکنند در کشور ماندگار کند.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد