
مستند «ناتمامی» به جوانانی میپردازد که تمام دغدغهشان مهاجرت کردن است ، آنانی که تصور میکنند که جامعه و حاکمیت پذیرای آنها نیست و به همین دلیل راه جلوگیری از انزوا و مهاجرت جوانان، پذیرش تفاوتهاست.
این مستند به کارگردانی عاطفه صبور که سال گذشته در شانزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند موسوم به سینما حقیقت نمایش داده شد و با استقبال دهه هشتادی ها موجه شد ، به تازگی در پلتفرم هاشور به صورت آنلاین درمعرض نمایش قرار گرفته است .
نمایش مستند «ناتمامی» در خانه جشنواره با استقبال دهه هشتادیها همراه بود. به گزارش سینماخانه و به نقل از ستاد خبری شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت»، مستند «ناتمامی» به کارگردانی عاطفه صبور در بخش غیررقابتی شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» نمایش داده شد
دراین مستند کارگردان با دنبال کردن دغدغههای یک جوان ۲۰ساله سعی دارد نگاهی به مسئله مهاجرت و دلایل آن داشته باشد.
صبور در این زمینه گفت مستند «ناتمامی» به جوانانی میپردازد که تمام دغدغهشان مهاجرت کردن است، گفت: بسیاری از جوانان تصور میکنند که جامعه و حاکمیت پذیرای آنها نیست و به همین دلیل راه جلوگیری از انزوا و مهاجرت جوانان، پذیرش تفاوتهاست.
وی در خصوص ایده ساخت «ناتمامی» و دغدغه هایش در این زمینه گفت حدود ۷ یا ۸ سال پیش قصد مهاجرت داشتم و به همین دلیل دوره فشرده IELTS را گذراندم و در آن دوره با رومینا (کاراکتر اصلی فیلم «ناتمامی») آشنا شدم که آن زمان دختری ۱۷ یا ۱۸ساله بود و قصد مهاجرت داشت و میخواست هر طور شده از ایران برود اما هیچ هدفی برای این مهاجرت نداشت و در این جامعه هم سبکی از زندگی را داشت که شاید برای جامعه ما تعریف نشده بود.
او در رابطهاش با خانواده و دیگران به شکلی بود که شاید از نگاه عرف جامعه ناهنجار تلقی شود و من در آشنایی با رومینا احساس کردم ما با نسل جوانی روبرو هستیم که ارتباط چندانی با آنها نداریم و آنها هم به هیچ قید وبندی در عُرف جامعه پایبند نیستند و مهاجرت یکی از گزینههای اصلی آنها در زندگی است و به آن به عنوان یک تجربه نگاه میکنند و حتی نمیدانند که وقتی به کشور دیگری رفتند قرار است چگونه زندگی کنند و میخواهند چه کاری انجام دهند. در واقع همین مسئله که رومینا هیچ تصمیمی برای ادامه زندگی پس از مهاجرت نداشت و احساس کردم نمونههای زیادی چون او را میتوان در جامعه امروز مشاهده کرد، دلیلی بود که احساس کردم باید به او نزدیک شوم و فیلمی درباره این شخصیت بسازم.
وی گفت قصد نداشته در این مستنند ، رومینا را به کلیت جامعه جوانان ایرانی تعمیم دهد اما افزود: در بین جوانان ایرانی افرادی هم هستند که برای مهاجرت برنامهریزی دارند و هدفشان پیشرفت و رسیدن به یک هدف است اما به نظر میرسد در نسلهای دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ اکثر جوانان با توجه به گعدههای دوستانهای که تجربه میکنند نگاه دیگری به مهاجرت دارند و این مهاجرت به نوعی تجربه برایشان تبدیل شده است و یک نوع نگاه تنوعطلبانه نسبت به زندگی در آنها شکل گرفته که میخواهند هر چیزی را تجربه کنند و مهاجرت هم یکی از همان چیزهاست.
او افزود: اگر پای صحبت این جوانان بنشینید متوجه میشوید که آنها میگویند که جامعه ایران امثال ما را نمیپذیرد و میخواهیم به جایی برویم که پذیرفته شویم. من نمیخواهم وارد این بحث شوم که آیا سبک زندگی این جوانان در کشورهای دیگر قابل پذیرش است یا خیر اما فکر میکنم بسیاری از جوانان این نسل تصویری فانتزی از مهاجرت دارند و فکر میکنند که میتوانند انتخابهای بعدی زندگیشان را با مهاجرت تجربه کنند.
صبور اضافه کرد: این جوانان تصور میکنند که جامعه پذیرای آنها نیست و آنها به دلیل همسو نبودن با جامعه یا حاکمیت جایی در این کشور ندارند. در مستند «ناتمامی» اگر به صحبتهای رومینا توجه کنید متوجه میشوید که او میگوید من همه چیز را تجربه کردم و از تکراری که در زندگیام وجود دارد خسته شدم و کافه رفتن و گشتن با دوستانم دیگر برای خستهکننده است، پس بهتر است برای تنوع و تجربه جدید مهاجرت کنم.
این کارگردان گفتواقعیت این است که : ما چه بپذیریم و چه نپذیریم بخشی از جامعه ما نگاه و فکرش متفاوت از نسلهای پیشین و حاکمیت است و این قشر را یا باید با همه تفاوتهایش بپذیریم یا باید آنها را پس بزنیم که در این صورت افرادی که توانایی دارند مهاجرت میکنند و افرادی که نمیتوانند مهاجرت کنند به انزوا کشیده میشوند و ما شاهد منزوی شدن قشر عظیمی از جوانانمان خواهیم بود.
وی ادامه داد: مردم و به خصوص جوانان سرمایههای اجتماعی هستند و اگر یک حاکمیت به این موضوع معتقد باشد جلوی این رویه را میگیرد که قشری از جوانانش منزوی شوند چون در این صورت یک جوان که میتواند به جامعهاش قدرت دهد به باری روی دوش جامعه و حاکمیت تبدیل میشود. من معتقدم برای جلوگیری از مهاجرت و انزوای جوانانمان باید نگاههای متفاوتشان را بپذیریم و پس زدن آنها هزینهای بسیار بیشترلیم و از پذیرش خواهد داشت.
صبور با اشاره به اینکه سه ساخت از ساخت فیلم حدود سه سال به طول انجامیده افزود: من فکر میکنم علیرغم گذشت سه سال هم اینک نیز این دغدغه به شکل جدیتری وجود دارد و آمارها مهر تأییدی بر این مسئله هستند. من همچنان معتقدم که پذیرش نگاههای متفاوت تنها راه چاره است و ریشه اتفاقات سال گذشته را هم باید در همین مسئله نپذیرفتنها جستجو کنیم.
او افزود: متأسفانه بسیاری بر این عقیدهاند که مردم ما از دهه ۴۰ تا ۹۰ باید یک نگاه داشته باشند و به یک شکل زندگی کنند در حالیکه جامعه پویا جامعهای است که تفاوتها را بپذیرد و در آن افراد با عقاید مختلف بتوانند در کنار هم زندگی کنند. در این صورت است که مردم یک جامعه میتوانند سرمایههای اجتماعی آن باشند و در جامعهای که مردم با عقاید خودشان پذیرفته میشوند این احساس وجود دارد که وطن یک پناهگاه است و حس وطندوستی در جامعه تقویت میشود اما متأسفانه امروز شاهد هستیم که نه تنها این نگاه کمرنگ شده بلکه قشر زیادی تلاش میکنند از این وطن هر طور شده مهاجرت کنند.
وی مخاطب اصلی این فیلم را خانواده ها و نیز مسئولان کشور دانست و اضافه کرد: قطعاً مسئولان کشور و خانوادهها مخاطبان اصلی «ناتمامی» هستند. قطعاً هر خانواده میتواند یک نگاه اعتقادی و هر کشور میتواند قوانینی داشته باشد اما هیچ چیزی نباید باعث شود که جوانان آن خانواده و آن جامعه پس زده شوند و امکانی برای پذیرششان وجود نداشته باشد.
صبور ادامه داد: در مستند «ناتمامی» با جوانی روبرو هستیم که اتفاقاً خانوادهاش هم نگاهی سنتی ندارد اما با این حال او نه از سوی خانواده و نه از سوی جامعه پذیرفته نمیشود. تلاش من بر این بود که بر این پذیرش تأکید کنم و بگویم که ما نیاز داریم که تفاوتها را بپذیریم و بدانیم با نسل متفاوتی روبرو هستیم که متأسفانه بسیاری از آنها امروز در شرایطی هستند که از نیروی جوانیشان به درستی استفاده نمیکنند در حالیکه اگر ما میخواهیم جامعهای رو به پیشرفت و پویا داشته باشیم باید از انرژی جوانانمان استفاده کنیم و از اینکه تمام دغدغه بسیاری از آنها امروز یافتن راهی برای مهاجرت است نگران باشیم و سعی کنیم که جلوی این وضعیت را بگیریم.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد