
یک استاد دانشگاه معتقد است برای وضعیت دشواری فعلی که در حوزه مهاجرت کشور وجود دارد کلمه «مهاجرت» واژه کاملی نیست.
این مطلب را علی خرسندی دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «آیندهاندیشی درباره مهاجرت نخبگان ایرانی» که با حضور جمعی از کارشناسان و جامعهشناسان در موسسه رحمان برگزار شد، اظهار کرد.
خورسندی گفت: مسائل اجتماعی مانند مهاجرت را بدون پارادایم نمیتوان تحلیل کرد. بحث را می توان با نظریه رانش و کشش پیش برد. بر اساس این نظریه، در مبدا تعدادی عامل گریزاننده (رانشی) وجود دارد.
وی افزود: جنس مهاجرت ایرانی جنس انتخاب نیست، بلکه از جنس فرار است. یک شانس از جنس گریختن است .
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: ۱۰۰ درصد دوستانی که میشناسم و از ایران رفتند، دیگر به کشور برنگشتند. این را نمیتوان به همه افراد جامعه تعمیم داد، فقط صرفا کسانی که خودم میشناسم را میگویم.
دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه اظهارات خود امنیتی شدن زیست اجتماعی از عوامل مهاجرت از ایران دانست و افزود: اولین مسئلهای که در تحلیل خود طبقهبندی کردم، بیآیندگی شغلی و حرفهای افراد است. هیچ آینده شغلی در مبدا نمیبینند. فرصت اقتصادی وجود برای افراد وجود ندارد.
او ادامه داد: دومین مسئله، امنیتی شدن زیست اجتماعی در ایران است. این یک عامل بسیار گریزاننده برای افراد است. استرسهایی هم ناشی از این امنیتی شدن زیست اجتماعی به افراد وارد میشود.
خورسندی گفت: سومین مسئله هم بیاعتبار شدن یا کم اعتبار شدن نظام دانشگاهی و پایین بودن کیفیت آزمایشگاهها است.
دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه نشست به جاذبههای مقاصد مهاجرتی پرداخت. او گفت: در کنار عوامل گریزاننده از مبدا، عواملی که موجب انگیزه مهاجران میشود در مقصد بیشتر است. رشد فردی و حرفهای یکی از عوامل جذب در مقصد است. فرد مهاجر میگوید میخواهم رشد کنم، در ایران سقف رشد من کوتاه است.
خرسندی ادامه داد: دومین عامل، فرصتهای شغلی و سومین عامل آزادیهای مدنی است. چهارمین عامل امکانات و حمایتهای آموزشی و پژوهشی است. دانشجوی دکترا در کشورهای دیگر از ۱۲۰۰ دلار تا ۱۵۰۰ دلار به صورت ماهانه دریافت میکند. در ایران، اما اینطور نیست.
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی گفت: پنجمین عامل هم امنیت روانی در مقصد است. عوامل زیادی وجود دارد که از آن میگذریم. از نظر بازگشت مهاجران، کشورهایی که مانند ما (ایران) هستند، افغانستان و کشورهای افریقایی هستند. در ژاپن اینگونه نیست.
نکته دیگری که خورسندی به آن اشاره کرد دیاسپورا به مفهوم شبکه افراد همسان مهاجر در کشورهای مقصد و ارتباطات اجتماعی مهاجران ایرانی با هم در آن کشورهاست .
او گفت: دیاسپورای ایرانی بسیار از خود بیگانه است. ایرانیان بسیار گریزان از هم وطنان خود هستند. برای برخی مناسبتهای خاص دور هم جمع میشوند. پیوند اجتماعی میان ایرانیان قوی نیست. حالا همبستگیهای سیاسی که در یکی دو سال اخیر اپوزیسیون تشکیل شده، اما اینکه در آن سوی مرز ملت جداشده از هم هستیم، ناراحتکننده است. در داخل کشور که دیگر جای خود دارد.
دانشیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه گفت: «میان رانشگر و راندهشده، خشنودی متقابل وجود دارد. یعنی هم کسانی که میگویند «جمع کنید از ایران بروید» خوشحال هستند، هم کسانی که جمع کردند و رفتند. این نکته بسیار عجیبی است.
او در پایان گفت: «عوامل رانشی دیگری هم وجود دارد. در کشور هزاران رانت داریم. همین کنکور را نگاه کنید. بسیاری از رشتههای پولساز و صندلیهای داغ قبل از رقابت رفتند! در جامعه رانتزده چه انتظاری از مردم دارید؟ مهاجرت نیست، مردم فرار میکنند.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد