
دکتر سیدحسین ثنایی نژاد استاد دانشگاه
سه هفته قبل یکی از دانشجویانم از کانادا تماس گرفت.
- بفرمایید
- دلم تنگ شده آقای دکتر. خواستم احوالتون رو بپرسم.
و بعد بیشاز ۱۵ دقیقه با هم حرف زدیم. از خودش گفت و از پیشرفتهایش در بلاد دور و اینکه در تدریس درسهای کارشناسی به استاد راهنمایش کمک میکند.
دو هفته قبل یکی دیگر از دانشجویانم برایم پیام فرستاد و جویای حالم شد. گفت بهتازگی به ایرلند رفته برای ادامه تحصیل. از قیمتهای ارزان آنجا شگفتزده بود.
هفتهٔ قبل دانشجوی دیگرم زنگ زد:
- بفرمایید.
- آقای دکتر خوب هستین؟! منو یادتون میٱد؟ آخرین بار در فرودگاه دیدم شما رو.
و گفت در آمریکاست. درسش تمام شده و در شرکتی مشغول کار است. سپس ادامه داد که قرار است بهزودی خودش دفتر مستقلی تشکیل بدهد و برای خودش کار کند. به او گفتم سعی کند از تخصص خود برای کمک به مردم میهنش نیز استفاده کند و قول داد که چنین خواهد کرد.
... و دیروز یکی دیگر تماس گرفت:
- سلام آقای دکتر.
- سلام خانم
دکتر، خوب هستین؟
شاگرد اول بود و شش سال است که دکترایش را گرفته است. چندین سال در برگزاری کلاسهای عملی به من کمک میکرد و حقالزحمهٔ ناچیزی هم دانشگاه به او میداد. پارسال ناگهان به من اعلام کردند او دیگر نمیتواند در این کلاسها تدریس کند. او هم بلافاصله شروع کرد به جستجوی کار در خارج کشور. دقیقاً دو ماه بعد به من خبر داد از دانشگاهی در یکی از کشورهای اروپایی پیشنهاد کمک پژوهشگر دریافت کرده با حقوق بسیار بالا؛ حقوقی که چندین برابر حقوق یک استادتمام در اینجاست. ادامه داد:
- ویزام اومده و بهزودی خواهم رفت. زنگ زدم از شما خداحافظی کنم.
- براتون آرزوی موفقیت میکنم. حت۶ما از آنجا در تماس باشید و مرا در جریان پیشرفت کارتان قرار دهید.
- حتماً آقای دکتر.
- و دیگر اینکه کشورتان را فراموش نکنید و هرطور شده از نتایج کارتان به این مردم سودی برسانید.
** از یکسو برایم افتخار است دانشجویانی را در همین شرایط به ثمر رساندهایم که معتبرترین مراکز علمی و پژوهشی دنیا با حقوقهای بالا آنها را از میان دهها کشور برمیگزینند. و از سوی دیگر، حسرتی سرد و داغی سوزان بر دلم میماند که بهترین دانشجویانم درست در زمانی از دستمان میروند که باید ثمرهٔ چندین سال آموزششان را بچینیم!
جالب است که چند روز قبل معاون رییسجمهور و دبیر ستاد هوش مصنوعی نیز چنین گفت: «نخبگان ایرانی به این دلیل که آیندهٔ خود را در ایران بهصورت شفاف نمیبینند مهاجرت میکنند. نخبگان دغدغهشان امنیت شغلی است و وقتی سایر کشورها آغوش خود را باز گردهاند و فرد نخبه با ورود به آن کشور سریعت با حقوق بالا استخدام میشود».
وقتی معاون رئیسجمهور چنین واضح و آشکار دلیل مهاجرت این نخبگان را عنوان میکند دیگر چه میماند که من بگویم و بنویسم؟ اگر درد را میدانید آقای معاون رئیس.جمهور! چرا دست به درمان نمیگشایید و چارهای نمیجویید؟
باور کنید کشور در حال خالی شدن از نیروهای متخصصِ زبده است!
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد