
یک جامعه شناس معتقد است مهاجرت نخبگان ناشی از اختلال در نظام سیاسی کشور است زیرا هر دولتی که سرکار می آید به عوض بهره گیری از نخبگان ، از نیروهای وابسته به خودش استفاده می کند.
این مطلب را تقی آزاد ارمکی در نشست «سرمایه اجتماعی و محیط کسبوکار» که با همکاری مرکز پژوهشهای اتاق ایران و انجمن جامعهشناسی برگزار شده بود ابراز کرد.
وی گفت : فرض نشست این است که با یک ناپایداری اجتماعی مواجه هستیم. سوال این است که چرا انقلاب صورت نمیگیرد؟ پاسخ این است که ناپایداری اجتماعی نداریم، بلکه ناپایداری سیاسی داریم.
او ادامه داد: من جامعه ایرانی را جامعه قوی میدانم؛ بنابراین شکلگیری جنبشهای اجتماعی را عجیب و غریب نمیدانم. این نشانه قوت جامعه است که اعتراض میکند.
وی افزد: ما با یک ناپایداری سیاسی مواجه هستیم. این ناپایداری سیاسی، تاریخی است. شاید هزاران سال است که این ناپایداری سیاسی بر کشور حاکم است. چرا میگویم ناپایدار؟ چون نظام سیاسی ناکارآمد است. از آنجاکه ناکارآمد است، برای تحصیلکردهها فرصت شغلی ندارد. آموزش عالی را همه جا تکثیر کرده است، اما در نظام اشتغال این افراد تحصیلکرده جایی ندارند.
او ادامه داد: هر دولت و تیمی که شروع به کار میکند، به صورت قطاری نیروهای مورد نظر خود را به کار میگیرد. شهرداری، وزارت ارشاد و... چگونه نیرو میگیرند؟ از نیروهای متخصص نیرو میگیرند یا از کانالهای مورد نظر خود؟ بنابراین نیروهای متخصص بیکار میمانند و مسیر مهاجرت برای برخی از آنها باز میشود. اگر مهاجرت نمیکردند شاید افسرده میشدند و حتی به خودکشی هم فکر میکردند. همان بهتر که مهاجرت کنند، شاید زمانی برگشتند.
تقی آزاد ارمکی گفت: میدانید چرا مردم مهاجرت میکنند؟ به این دلیل که قدرت جذب نداریم. مهاجران میگویند، میرویم جایی که دیده شویم. درست میگویند. از آنها دفاع میکنند، چون اگر اینجا میماندند میمردند اما آیا ما باید این میزان هزینه کنیم که فرد مهاجرت کند؟ نباید اینقدر هزینه میکردیم. مگر ما ملت بیماری هستیم که این میزان مهاجر داریم. هر سفارتخانهای بروید صف است. سفارت آلمان سه ساله وقت میدهد. برای این کشور آبروریزی نیست؟
نامبرده اضافه کرد: در این حوزه ناکارآمد سیاسی خود را در شکل سیاستگذاری نشان میدهد. یعنی با برنامهریزیها و سیاستگذاری ناکارآمد و ناروا مواجه هستیم. یکی از این سیاستگذاریها در حوزه اشتغال است. دولت ناکارآمد و ضعیف برابر با قیل و قال کردن و رادیکال است؛ یعنی رادیکالیسم در برنامهریزی، سیاستگذاری و برخورد با جامعه.
او ادامه داد: در نهایت هم به دولت مداخلهگر تبدیل میشود، برای اینکه میترسد سقوط کند. مشکل این است که نظام سیاسی ما مداخلهگر است و میتواند جامعه را با بحران مواجه کند. دولت بر مشاغل خرد نظارت میکند و مشاغل بزرگ رها شدهاند. پس میبینیم که اختلاسهای بزرگ رخ میدهد، اما با مرغفروش محله برای اینکه هر کیلو مرغ را ۷۰۰ تومان گرانتر فروخته، برخورد میشود. این مداخلهگری، زخمی است بر زیست جامعه و نظام اشتغال.
شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید
- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد