کارشناسان معتقدند که مهاجر پزشکان متخصص ، بخش درمان کشور را با مشکلات متعددی مواجه خواهد کرد این درحالی است که هم اینک نیز این بخش باکمبود پزشک متخصص مواجه است.

کارشناسان معتقدند که مهاجر پزشکان متخصص ، بخش درمان کشور را با مشکلات متعددی در حوزه درمان مواجه خواهد کرد این درحالی است که هم اینک نیز این بخش باکمبود پزشک متخصص مواجه است.

بنا به آمار منتشره اکنون میانگین سرانه پزشک متخصص در کشور‌های اروپایی ۲۴۵ و در کشور‌های منطقه ۱۴۳ به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است، اما در ایران فقط ۶۲ پزشک متخصص به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر وجود دارد ، این درحالی است که حتی کشور‌هایی مثل قطر، عربستان سعودی، ازبکستان، ارمنستان و قزاقستان سرانه بسیار بالاتری نسبت به میانگین منطقه دارند.

پیش از این در ابتدای سال جاری کمیسیون اصل نود مجلس اعلام کرده بود سرانه پزشک متخصص در کشور ۵۴ پزشک به ازای صد هزار نفر جمعیت بود که معادل ۴۲ درصد ظرفیت کشور‌های پیشرفته است،  ضمن اینکه تأکید شده بود این وضعیت در مناطق محروم به مراتب بدتر است به نحوی که سرانه پزشک در این مناطق  کمتر از ۳۸ پزشک به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است.

هر چند وزیر بهداشت در اظهارات خود نسبت به افزایش ۲۵درصدی ظرفیت پذیرش پزشک متخصص در کشور در برنامه هفتم توسعه کشور را داده اما این وعده وی منتقدان جدی بخصوص در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی دارد.

از سوی دیگر تشدید مهاجرت ، موضوع کمبود پزشکان متخصص در کشور را تشدید کرده است به نحوی که به گفته مؤید علویان، رئیس هیئت‌مدیره نظام پزشکی تهران مهاجرت‌هایی که صورت می‌گیرد، مردم در سال‌های آینده شاهد این خواهند بود که برخی خدمات درمانی در کشور قابل ارائه نیست و باید در خارج از کشور این خدمات را بگیرند.

شاهین آخوندزاده، استاد تمام گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رئیس بیمارستان روزبه هم اخیرا از کشور عمان به‌عنوان یک جارو‌برقی یاد کرد که در حال جذب گروه‌های پزشکی ایرانی در رشته‌های مختلف است زیرا به گفته وی یک جراح در کشور عمان ۲.۵ برابر یک جراح در ایران درآمد دارد؛ اما مسئله اینجاست که علاوه‌بر‌این، فرزندش از آموزش رایگان استفاده می‌کند، خودرویی که آنجا می‌خرد، با کیفیت بهتر، یک‌دهم قیمت خودرویی است که می‌تواند اینجا بخرد، مسکن هم به همین شکل؛ پس کاملا برایش به‌صرفه است که جلای وطن کند.

این درحالی است که به گفته ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران علاقه‌مندی برای تحصیل در رشته‌های فوق تخصص وجود ندارد، حدود ۲۵ هزار پزشک پروانه پزشکی خود را نگرفته‌اند؛ یعنی یا شغل دیگری دارند یا از کشور خارج شده‌اند یا فوت کرده‌اند که این نشان می‌دهد علاقه‌ای برای کارکردن در پزشکی وجود ندارد؛ آن‌هم برای اینکه درآمدشان خوب نیست و آینده خوبی را متصور نمی‌شوند.

یک نکته مهم دیگر، برنامه مهاجرت برخی از فعالان حوزه درمان است. در پیمایش مهاجرت حوزه درمان از افرادی که تصمیم قطعی برای ماندن در ایران نداشتند، درباره زمان مهاجرت نیز پرسیده شده است. براساس این پیمایش ۲۱ درصد افراد پاسخ داده‌اند که یک تا سه سال آینده از ایران مهاجرت خواهند کرد. این در حالی است که به‌تازگی نیز مسئولان نظام پزشکی و پرستاری درباره مهاجرت کادر درمان و کمبود نیروی انسانی در این حوزه بار‌ها هشدار دادند.

بر‌اساس یافته‌‎های این پژوهش بیش از ۵۰ درصد از افراد شرکت‌کننده تمایل زیاد و بسیار زیاد به مهاجرت دارند و میل به مهاجرت در بین دانشجویان و شاغلان حوزه سلامت وضعیت مشابهی دارد. بیش از یک‌سوم از افراد شرکت‌کننده حتی تمایل به کار در مشاغل غیرتخصصی و پایین‌تر در خارج از کشور را دارند. همچنین بیش از یک‌سوم برای مهاجرت برنامه‌ریزی کرده یا اقدام عملی انجام داده و برنامه زمانی مشخصی برای مهاجرت دارند.

این پژوهش می‌گوید که سه دسته از عوامل مرتبط با مسائل اقتصادی، مدیریتی و شغلی- رفاهی بر مهاجرت و فعالیت نیروی انسانی در حوزه سلامت تأثیرگذار است. در‌این‌بین به طور کلی در میان شاغلان نقش عوامل اقتصادی نظیر نبود تناسب بین درآمد و هزینه‌های زندگی و تبعیض و نابرابری درآمدی در افزایش انگیزه افراد برای مهاجرت بیشتر بوده است. وجود رانت و روابط ناسالم مدیران و ناکارآمدی مدیران بهداشت و درمان کشور نیز به‌عنوان مهم‌ترین عوامل مدیریتی تأثیرگذار بر مهاجرت نیروی انسانی در حوزه سلامت گزارش شده است. شرایط آموزشی و کاری بهتر در کشور مقصد و امنیت شغلی پایین در ایران به‌عنوان مهم‌ترین عوامل شغلی- رفاهی مؤثر بر مهاجرت معرفی شده‌اند.

تعرفه‌های پایین پزشکی ، شیفت‌های طولانی و سرسام‌آور، مقایسه حجم کاری به نسبت درآمد در ایران و گاهی کمبود امکانات و حتی تخت‌های بیمارستانی هم از دیگر دلایل مهاجرت پزشکان عنوان می‌شود.

این درحالی است در سال‌های گذشته بسیاری از پزشکان جوان هم که به خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند، هرکدام هم دلایل خودشان را داشتند. یکی از پزشکان جوان ایرانی که چند سال پیش به کشور آمریکا مهاجرت کرده می گوید من از زمانی که تصمیمم برای رفتن از ایران جدی شد، تا روزى که به آمریکا رسیدم یک سال تمام طول کشید. نمی‌دانم الان مهاجرت پزشکان چقدر زیاد شده، اما مدتی است که تقریبا ماهی یک بار دوستان و آشنا‌هایی جهت مشورت براى مهاجرت به من معرفی می‌شوند و به نظرم تمایل همکارانم برای رفتن از ایران بیشتر از قبل شده است. دلیلش هم روشن است، تقریبا اکثر دوستان و همکارانم از شرایط کاری ناراضی هستند و علنا می‌گویند کاش شرایط مهاجرت برایشان مهیا بود یا قبل از اینکه شرایط سخت‌تر شود، برای مهاجرت اقدام کنند.

او به وضعیت مهاجرت در کشور آمریکا هم اشاره می‌کند: اینجا پذیرفته‌شدن برای تخصص به‌سختی ممکن است. باید مدتی کار‌های داوطلبانه انجام بدهید و در بخش‌های تحقیقاتی کار کنید. در رشته‌های سختی مثل تخصص پوست یا جراحی سر و گردن تقریبا محال است بتوانید وارد بشوید. در دانشگاه‌های خیلی رده‌بالا تعداد انگشت‌شماری می‌توانند وارد شوند و اکثریت در دانشگاه‌های رتبه پایین‌تر یا بیمارستان‌های شبه دولتی برای تخصص قبول می‌شوند. گاهی مجبورید سال‌های اول مهاجرت از جیب تغذیه کنید و پیداکردن کار مرتبط با پزشکی با درآمد معقول قبل از ورود به تخصص شدنی نیست.

اما به گفته او، مهاجرت نکات مثبتی هم دارد و اضافه می کند بعد از پایان تخصص درآمد قابل‌توجهی خواهید داشت؛ درآمدی شاید حدود دو‌برابر نیاز برای یک زندگی معمولی. اما در ایران شرایطی هست که اکثر دوستانم و خودم ترجیح دادیم به خاطرشان مهاجرت کنیم؛ به‌خصوص در دوران کرونا وضعیت پزشکان بدتر هم شد. در ایران گاهی پرداختی‌ها به‌موقع نیست، به نسبت سختی کار، پرداخت‌ها مبلغ قابل‌توجهی نیست، حقوق دوران تخصص در ایران بسیار بسیار ناچیز است، اما در آمریکا این‌طور نیست.

همه این موارد در حالی است که عده‌ای نیز ماجرای مهاجرت پزشکان را نوعی بزرگ‌نمایی عنوان می‌کنند و در کنار پایین‌بودن تعرفه‌های پزشکی، ماجرای فرار مالیاتی پزشکان را وسط می‌کشند.

یکی از منتقدان این ماجرا عبدالمجید شیخی، کارشناس اقتصادی است که به گفته وی به نظر می‌رسد دریافت مالیات از شاغلان و فعالیت‌های اقتصادی از جمله عواملی است که پزشکان را به مهاجرت ترغیب می‌کند. هرچند بیشترین آمار فرار مالیاتی در میان پزشکان است و آن‌ها به دلیل تمایل‌نداشتن به پرداخت مالیات، رفتن را بر ماندن ترجیح می‌دهند، اما در کشور‌های دیگر مجبور به پرداخت مالیات بیشتری هستند.