
یک استاد دانشگاه معتقد است روند مهاجرت نخبگان در کشور به حدی بحرانی شده است که در این زمینه می توان از اصطلاح «پناهجویی نخبگان» استفاده کرد.
این مطلب را مهدی ذاکریان، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه علوم تحقیقات اعلام کرد و در توضیح این موضوع گفت: ما اصلا در روند جهانی صادرات و وردات نخبه حضور نداریم و نام این شرایط را میتوانیم از دست دادن نخبه یا فرار نخبهها بگذاریم. حتی معتقدم شرایط از فرار هم بدتر است و میتوانیم بگوییم «پناهجویی نخبگان کشور».
وی افزود: کار به جایی رسیده که هر شخصی که در کنکور و دانشگاه موفق است و در خارج از کشور مورد توجه قرار میگیرد فورا به فکر مهاجرت به کشوری دیگر خواهد افتاد، حتی وقتی شرایط وی در خارج از کشور به مراتب پایینتر از شرایط وی، داخل کشور باشد. علت چیست؟ شاید، چون این دانشجو و دانشمند تصور میکند که اگر به کشور دیگری مهاجرت کند مسیر پیشرفت هموار است، اما اگر داخل کشور بماند، نه به لحاظ حقوق و مسائل مادی و نه به لحاظ جایگاه شغلی و حرفهای تضمین خاصی نخواهد داشت. همین عدم وجود چشم انداز پیشرفت و برآورده نشدن نیازهای فردی و اجتماعی، یکی از علل مهاجرت افراد خواهد بود. برای خروج نخبهها از کشور فرش قرمز پهن کرده ایم.
وی در بخش دیگری از اظهاراتش به مسئله حقوق و دستمزد هم اشاره کرد و گفت: تا همین اواخر، بالاترین حد دستمزدی که دریافت میکردم، حدود ۱۷ میلیون تومان بود و در ماه گذشته این حقوق به ۲۲ میلیون تومان رسید. با این وضعیت حقوق و دستمزد، که حدود ۴۰۰ الی ۴۵۰ دلار میشود، چگونه میتوان نخبه کشور را ترغیب کرد در ایران بماند و به مشاغلی مانند استادی دانشگاه امیدوار باشد. حقوق من در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در دانشکده حقوق دانشگاه پنسیلوانیا، ۵ هزار دلار بوده و امروز نیز، اگر در دانشگاهی در اروپا تدریس کنم، حداقل ماهی ۳ هزار یورو دریافت میکنم. وقتی ما حتی در حوزه پرداخت حق الزحمه اساتید دانشگاه اینگونه برخورد میکنیم، نخبهها به چه امیدی باید در کشور بمانند؟ دانشجو به شرایط استاد خود نگاه میکند و تصمیم میگیرد.