
در جلسه ماه نوامبر «نشست اندیشه، هنر و ادب» سیاوش جمالفر روانشناس، نویسنده و مترجم به معرفی کتاب خود با عنوان «روانکاوی مهاجر» پرداخت. عباس فیض از گردانندگان این نشستها با معرفی سخنران توضیح داد که وی مشاور روانشناس و عضو جامعه روانکاری انگلستان است و در دانشگاه تبریز تدریس کرده است. فعالیت کنونی این روانشناس ارائه تحلیلهای روانشناختی در جوامع انگلیسی و ایرانی است. وی دارای تألیفات و ترجمههای متعدی از جمله ترجمهی کتاب «غلبه بر افسردگی و زمینه مشاوره و رواندرمانی» است.
سیاوش جمالفر در معرفی کتاب خود «روانکاوی مهاجر» گفت در این کتاب ابتدا انواع مهاجرت به دلایل مختلف را توضیح داده ولی روی دو نوع بیشتر متمرکز شده است. انواع دلایلی که وی برای مهاجرت برشمرده عبارتند از: ۱-مهاجرت به علل سیاسی، ۲-مهاجرت به علل اجتماعی، ۳-مهاجرت با انگیزه ماجراجویی، ۴-مهاجرت به علل فامیلی، ۵-مهاجرت به علل ورزشی، ۶-مهاجرت به علل هنری، ۷-مهاجرت به علل جنسیتی، ۸-مهاجرت به علت اعتقادات مذهبی.
وی افزود: منظور از مهاجرت در این کتاب بیشتر مهاجرت از ایران به انگلستان است. البته مهاجرت میتواند به همه نقاط دنیا باشد. مهاجرت بطور کلی به این معناست که انسان از وطن خودش، جایی که زاده و بزرگ شده به کشوری برود و در آنجا استقرار یابد و زندگی جدیدی را شروع کند و این امر برای همه ما که در این نشست حضور داریم موضوع آشنایی است.
سخنران ادامه داد که او در این کتاب به مهاجرت با انگیزه ماجراجویی و سیاسی بیشتر تاکید کرده است.
مهاجرت برای ماجراجویی به این دلیل است که فرد ماجراجوست و میخواهد زندگی را در کشوری دیگر غیر از وطن خود که شکل و مختصات دیگری دارد تجربه کند. این فرد به دلخواه و با تصمیم آگاهانه خودش رنج مهاجرت را بر خود هموار کرده و با هدف و انگیزه و تصمیم شخصی آن را برگزیده است. در نتیجه این فرد هر نوع ناراحتی و دشواری و ناملایمتی را در مسیر مهاجرت میپذیرد و با آنها مدارا میکند.
نوع دیگر مهاجرت به دلیل سیاسی است. در این نوع مهاجرت فرد بجای اینکه به دنبال ماجراجویی باشد ماجرا به دنبال اوست. یعنی ماجرا و ماجراهایی باعث میشود که فرد به مهاجرت مبادرت کند و از وطن خودش دور شود و به جایی دیگر برود که آشنایی به آن ندارد و شکل دیگری از زندگی در آنجا حاکم است که باید با آن مدارا کند. از آنجا که این فرد به دلخواه دست به مهاجرت نزده بلکه به اجبار تن به آن داده و ماجرایی پشت این حرکت هست، مدارا کردن با مشکلات و ناملایمتیهایی که در مسیر مهاجرت با آنها روبرو میشود برایش دشوار است.
وی ادامه داد که در این کتاب چند نمونه از زندگی افرادی را که به انگلستان مهاجرت کردهاند آورده است. داستان زندگی این افراد در سه قمست تنظیم شده است: زندگی آنها در ایران؛ زندگی در مسیر مهاجرت از ایران به انگلستان و زندگی آنها در انگلستان.
سخنران افزود که او در این کتاب ده مورد از زندگی این مهاجران را آورده است. این ده مورد میتوانند معرف مهاجرانی باشند که جهت مشاوره به او مراجعه کرده وداستان زندگیشان را تعریف کردهاند. و از آنجا که بیشتر ما مهاجر هستیم شاید موقع خواندن کتاب احساس کنیم که برخی داستانها بیان حال خود ماست در حالی که اینطور نیست. همه اسامی در این ماجراها مستعار هستند.
جمالفر برخی در ادامه از بخشی از این داستانها را با توضیحاتی بازخوانی کرد. مورد مشترکی که در میان تعریفکنندگان این داستانها که رفتار ناهنجار و غریبی در مهاجرت پیدا کرده بودند، به چشم میخورد، اصرار آنها بر نداشتن مشکلات روحی و روانی بود آنهم در حالی که یکی از مشخصههای بیماران روحی و روانی همین انکار شدید و تاکید آنها بر نداشتن مشکلات روحی و روانی است.
در یک مورد که نویسنده تعریف کرد، شخصی بر اثر ترک وطن و مشکلات دشوار مسیر مهاجرت و رودررویی با مسائل ثبات و شروع زندگی جدید در کشور میزبان، به شدت دچار شک و سوءظن نسبت به محیط جدید و اطرافیان شده بود و فکر میکرد در اینجا نیز تحت نظر نیروهای امنیتی قرار دارد. کنده شدن از محیط مانوس زندگی– جایی که انسان زاده شده و رشد یافتهاست– و از دست دادن امنیت عاطفیای که نزدیکان به انسان میدهند، میتواند سبب احساس عدم امنیت شدید و سوء ظن نسبت به محیط و اطرافیان جدید شود و این تصورات و توهمات به درجهای برسد که به انزواگزینی بیانجامد که آنهم به نوبه خود مشکلات روحی و روانی را شدت میبخشد.
مورد دیگر اینکه احساس گناه از ترک عزیزان در وطن نیز شرایط روحی و روانی ناراحتکنندهای میتواند در مهاجر به وجود آورد. این احساس میتواند ازجمله به وسواس بیش از حد منجر شود.